loading...
بهشت خانواده
محمد حسین قوامی بازدید : 40 شنبه 06 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

ديانت مقدس اسلام ، در امر مربوط به خانه و كارهاى مختلف خانواده ، احكامى اوليه و احكامى ثانويه دارد: احكام اوليه ، آنهايى ست كه زن و شوهر بايد در مرحله نخست به آن عمل كنند، سپس اگر تخلف ورزيدند، نوبت به احكام ثانويه مى رسد، ولى بسيارى از مسلمين را مى بينيم كه حكم ثانويه را به جاى حكم اولى مى گيرند و در مقابل عمل ، دچار محذور و سرگردانى مى شوند.

آنها مى گويند: دستور اسلام اين است كه زن در خانه شوهر وظيفه ندارد، هيچگونه كارى انجام دهد: نه بر او واجب است غذائى بپزد، نه ظرفى بشويد، نه دكمه يى بدوزد و نه نظافتى بكند، حتى براى شير دادن كودكش ‍ هم مى تواند، تقاضاى دايه يا اجرت نمايد و شوهر هم مى تواند به زن بگويد: راضى نيستم بدون اجازه من ، پايت را از خانه بيرون گذارى ، اگر چه پدرت بميرد يا مادرت فلج شود، يا بيشتر از دو دست لباس تابستانى و زمستانى وظيفه ندارم برايت بخرم سپس مى بينيد اگر اين دستور اسلام در خانواده ها عملى شود، زن در ميان خانه اسيرى در قفس مى گردد و مرد رئيسى بدون خوراك و پوشاك و خانه مزبله يى غير قابل زيست .

درست است : حكم اسلام همين است ؛ ولى اين حكم در مرحله دوم است و به اصطلاح حكمى است ثانوى و در مورد تخطى زوجين از حكم اول در زمان درگيرى و نزاع است .

حكم اول اسلام كه براى همگان است و حكمى است اصلى و قاطع و طبق عدالت و فطرت ، اين است كه : خود زن و شوهر با آزادى و رضايت كامل ، امور خانه را ميان خود تقسيم كنند و هر يك قسمتى را به عهده بگيرد.

على و فاطمه عليهما السلام كه اين موضوع را مطرح كردند، پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) حاضر بود و اين گونه تقسيم نمود كه كارهاى بيرون خانه به عهده على (عليه السلام ) و كارهاى درون خانه به عهده فاطمه (س ) باشد. هر دو راضى شدند و فاطمه (س ) فرمود: بسيار خوشحال شدم كه پدرم ، كارهاى مربوط به مبارزه زندگى و درگيرى با مردان را از گردن من برداشت ، ولى اسلام نظر به آنكه آزادى و رضايت زوجين را در مرحله اول دستورات خود قرار داده است ، اين تقسيم را حتمى و الزامى نفرموده است . اگر زن و شوهرى بر عكس كنند و مرد متصدى كارهاى درون خانه شود و زن كارهاى بيرون خانه را با رعايت عفت بر عهده گيرد، از نظر اسلام مانعى ندارد و عقد مزاوجت آنها باطل نمى شود، همچنين نسبت به بيرون رفتن زن از خانه ، هر گاه شوهرى عاقل باشد و زن خود را عفيف بيند و به او بگويد: در بيرون رفتن از خانه آزادى ، از نظر اسلام مانعى ندارد؛ بلكه بايد چنين كند تا صفا و يكرنگى باقى بماند.

فرض كنيد چند نفر رفيق به مسافرت مى روند. آنها كارهاى چند روز مسافرت خود را به دو گونه مى توانند انجام دهند:

اول آنكه در كمال خلوص و صفا، هر كس هر كارى كه پيش آمد و معطل مانده بود، انجام دهد.

دوم اينكه از اول كارها را تقسيم كنند كه يكنفر مثلا بايد خريد كند، ديگرى غذا بپزد، سومى ، ظرفها را بشويد و چهارمى مركب را آماده كند و براند. اسلام به زن و شوهر اختيار داده است كه نسبت به كارهاى خانه هر يك از اين دو طريق را كه بخواهند انتخاب كنند.

اسلام هيچگاه به شوهر نمى گويد: تو بايد زن خود را در خانه محبوس كنى و به او اجازه ندهى ، از خانه بيرون رود.

حال اگر زن يا شوهرى از اين آزادى و حكم متين اسلام ، سوء استفاده كند و مثلا شوهر بگويد راضى نيستم به عروسى خواهرت بروى با وجود اينكه هيچ اشكالى هم در بين نباشد در آنصورت مقررات اسلام در 1400 سال قبل ، چاره اين اشكال را نموده و ضامن اجرائى محكم و قاطع و فورى برايش معين كرده است ، يعنى به زن اجازه داده است كه بگويد: به عروسى خواهرم نمى روم ، ولى از فردا نه وظيفه دارم غذا بپزم ، نه جارو كنم ، نه لباس ‍ بشويم ، نه نظافت كنم و نه بچه ات را شير دهم . آنجاست كه مرد خام و مغرور سيلى مى خورد و فورا مى گويد: من شوخى كردم كه گفتم به عروسى نرو!

خلاصه آنچه فقهاء عظام در رساله ها مى نويسند كه شوهر به زن اجازه ندهد از خانه بيرون رود يا زن مى تواند، در خانه هيچ كارى انجام ندهد. قانون و دستورى است كه حق و اختيارى به زن و شوهر مى دهد و اين گونه قوانين براى زمان اختلاف و نزاع است ، نه براى هميشه ، مانند قوانين جزائى و كيفرى دادگسترى يا قوانين حدود و قصاص و ديات كه در رساله ها نوشته مى شود، همگى براى زمان تخلف و جنايت است ، براى زمان درگيرى و نزاع است و براى چاره جويى و حل اختلاف است ، نه به عنوان برنامه زندگى و وجوب شرعى ، فقهاء مى گويند: (( حق دارد، مى تواند )) نه آنكه واجب است و حتما بايد چنين كند.

به نظر اينجانب بعضى از مردان كه به همسرشان اجازه نمى دهند، از خانه بيرون برود، به خاطر عقده حقارتى است كه در وجود ايشان است . آن گونه مردان در خانواده پست و كم سوادى بزرگ شده اند هيچگاه آقايى و بزرگوارى نديده اند، از اينرو به محض اينكه زن ضعيفى تحت اختيار آنها درآمد، مى خواهند بر او تحكم و زورگويى كنند؛ لذا گاهى باد به غبغب مى اندازند و مى گويند بدون اجازه من حق ندارى پايت را از در خانه بيرون گذارى ، آنها حقارت خويش را با اين سخن نشان مى دهند.

مردانى ديگر، دل چركين و بدگمانند و خيال مى كنند، همه مردان هرزه و همه زنان سست و ضعيفند. و بزودى فريب مى خورند؛ ولى در بيرون رفتن از خانه در دو صورت تقصير با زن است .

اول : در جائى كه شهر شلوغ است . در محل رفت و آمد زن ، جوان يا جوانان هرزه ئى هستند يا كوچه تاريك و خلوت است و زن جلف و سبك است وقار و سنگينى ندارد، در اينجا عقل هم مى گويد: مرد حق دارد، زن خود را از بيرون رفتن جلوگيرى كند يا خودش همراه او برود و خلاصه به نحوى او را كنترل كند.

دوم : زنى كه بعد از ازدواج مى خواهد مانند قبل از ازدواج آزاد باشد، هر روز به خانه پدر و مادر و فاميل خود برود، چنين زنى بايد بداند كه زمان كودكى گذشته و اكنون كدبانو شده است ، او بايد بعد از اين مادر شود، او با همسرى قرارداد بسته است كه طبق مقررات اسلام زندگى كند، تمام مخارجش را شوهر تحمل كند و او هم وظائفى به عهده گرفته است كه يكى از آنها جلب رضايت شوهر در بيرون رفتن از خانه است . حفظ مال شوهر و حتى مال خودش در خانه محتاج به مراقبت و تحفظ است و نمى شود هر روز به بهانه ئى از خانه بيرون رفت .

در هر حال ، تا زمانى كه زن بدون اجازه شوهر در خارج خانه است ، حق نفقه ندارد.

دليل

25- عن اءبيعبدالله عن اءبيه - عليهماالسلام - قال : تقاضى على و فاطمه الى رسول الله - صلى الله عليه و آله و سلم - فى الخدمه ، فقضى على فاطمه - (عليها السلام ) - بخدمتها ما دون الباب و قضى على على - (عليه السلام ) - بما خلفه ، قال : فقالت فاطمه : فلا يعلم ما دخلنى من السرور الا الله باكفائى رسول الله - صلى الله عليه و آله و سلم - تحمل اءرقاب الرجال .

امام صادق از پدرش امام باقر عليهما السلام نقل مى فرمايد كه : على و فاطمه درباره خدمات خانه از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) داورى خواستند، پيغمبر قضاوت فرمود كه خدمت درون خانه بر عهده فاطمه باشد و خدمت بيرون خانه بر عهده على . فاطمه گفت : جز خدا كسى نمى داند كه چه سرورى به من دست داد، اينكه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) دست به گريبان شدن با مردان را از عهده من برداشت.

26- و قال (عليه السلام ): ما من امراءه تسقى زوجها شربه من ماء الا كان خيرا من عباده سنه : سيام نهارها و قيام ليلها و يبنى الله لها بكل شربه تسقى زوجها مدينه فى الجنه و غفرلها ستين خطيئه .

و آنحضرت فرمود: هر زنى كه به شوهرش شربت آبى دهد، براى او بهتر است از اينكه يكسال عبادت كند و نيز خداوند در برابر هر شربت آبى كه به شوهرش مى دهد، شهرى در بهشت برايش بنا مى كند و شصت گناه او را مى آمرزد.

از اين روايت و روايات ديگرى كه به اين مضمون رسيده و در كتاب وسائل نقل شده است ، دانسته مى شود كه كمك كردن به شوهر بر زن واجب نيست ، بلكه مستحبى است كه خداوند مهربان ، آن همه ثواب به زن مى دهد.

27- ايما اءمراه خرجت من بيتها بغير اذن زوجها فلا نفقه لها.

هر زنى كه بدون اجازه شوهرش از خانه خارج شود، حق نفقه ندارد.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 14
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 11
  • بازدید امروز : 20
  • باردید دیروز : 13
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 20
  • بازدید ماه : 35
  • بازدید سال : 68
  • بازدید کلی : 2,117