زينت به معنى خاصش كه شامل عطر و رنگ نشود، در مذهب مقدس اسلام ، مختص بانوان است و حتى برخى از اقسام آن براى مردان جايز نيست ؛ چنانكه پوشيدن لباس ابريشم و زينتهاى طلائى براى مردان حرام و براى زنان جايز، بلكه مستحب و راجح است .
آرايش گرى و زينت دوستى چنانكه گفته شد در نهاد و سرشت زن نهفته و با خميره او عجين گشته است ، دستورات اسلام هم مطابق نهاد و سرشت اوليه و پاك انسانست .
بازوان محكم مرد و انگشتان ظريف زن به زبان حال مى گويند كه اولى براى شكستن و كوبيدن و دومى براى نوزادش و ماليدن آفريده شده است .
(( از شير حمله خوش بود و از غزال رم )) .
آفريننده زن و مرد و بازوان و انگشتان آنان كه كارى مناسب خلقت ، به آنها دستور داده است . مرد در بيرون خانه و مبارزه زندگى و زن كار درون خانه و بافندگى .
اسلام به زن مى گويد: روا نيست زن شوهر دار لحظه ئى بدون زينت باشد. او بايد اگر چه گردن بندى باشد به خود آويزان كند و نيز روا نيست كه انگشتانش ساده و سفيد باشد، بلكه بايد همواره رنگى از حنا و مانند آن روى ناخن داشته باشد و پيغمبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) - كه جان همه زيبا پسندان جهان به فدايش باد - مى فرمايد: زنان بر عكس مردان ناخن خود را بلند بگذارند تا زيباتر باشد و براى مويش مى فرمايد: موى زيبا لباس الهى است ، از آن به نيكوئى سرپرستى كنيد، يعنى شانه كنيد، با آب و صابون بشوئيد، گيسوها را از يكديگر جدا كنيد، روغن مالى كنيد، با روغن بنفشته بهتر است ، و امام صادق (عليه السلام ) مى فرمايد: مرد نبايد مانند زن هر روز مويش را و بدنش را روغن مالى كند تا درخشان و براق باشد، بلكه مردان فقط ماهى يكبار روغن مالى كنند و زنان اگر هر روز روغن بزنند بهتر است و سرمه كشيدن هم مستحب است . هزينه و مخارج زينت و آرايش زن به عهده شوهر است ، مانند مخارج خوراك و لباس و مسكن او.
در اينجا انسان به ياد سخن اميرالمومنين على (عليه السلام ) مى افتد كه مى فرمايد: زن عقرب است ، ولى گزندگى شيرينى دارد. زن براى زينت خود خرجى به گردن شوهر مى گذارد، ولى خود شوهر هم از آن زينت بى نصيب نمى ماند. و همچنين مخارجى كه براى خريد لباس نو و كفش و كلاه زيبا به گردن مرد مى گذارد، مانند اين است كه او را با شيرينى گزيده است .
يكى از دوستان دانشمند در توضيح اين روايت مى گفت : على (عليه السلام ) مى فرمايد: زن مانند زنبور عسل است كه هم گزندگى دارد و هم شهد و شيرينى ، گفتم : نه بلكه كلام حضرت لطيفتر و صحيحتر از بيان شماست . حضرت مى فرمايد: گزيدن زن بجاى درد و سوزش ، شيرينى و نوش دارد. ابن ميثم شارح نهج البلاغه سخن حضرت را تشبيه كرده است به خاراندن بدنى كه خارش دارد و در حال خاراندن انسان لذت مى برد، به گمانم اين هم تشبيه لطيفى نيست .
دليل
45- قال الصادق (عليه السلام ): لا ينبغى للمراءه اءن تعطل نفسها و لو اءن تعلق فى عنقها قلاده و لا ينبغى اءن تدع يدها من الخضاب ولو اءن تمسحها بالحناء مسحا و ان كانت مسنه .
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: سزاوار نيست كه زن هيچگاه بدن خود را بدون زينت گذارد. اگر چه با آويزان كردن گردن بندى باشد، و سزاوار نيست كه زن بدون رنگ باشد، اگر چه با كمى حنا باشد و اگر چه آن زن پير و كهنسال بوده باشد.(49)
46- قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) للرجال قصوا اءظافير كم و للنساء اتركن من اءظفار كن فانه اءزين لكن .
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به مردان فرمود: ناخنهاى خود را از بيخ بگيريد و به زنان فرمود: قدرى از ناخنهاى خود را باقى گذاريد كه بر زينت شما مى افزايد (به شرط اينكه اين زينت تنها براى شوهرش باشد و زير ناخن بلند را پاكيزه نگهدارد. (50)
47- قال اءبو عبدالله (عليه السلام ) الشعرالحسن من كسوه الله فاءكرموه ، و قال (عليه السلام ) من اتخد شعرا فليحسن ولايته و الا فليجزه .
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: موى زيبا لباس الهى است احترامش كنيد. و نيز فرمود: هر كس براى خود مو مى گذارد بايد به نيكوئى از آن سرپرستى كند و گرنه آنرا قطع نمايد. (51)
48- عن اءبى جعفر (عليه السلام ) سئل عن القرامل التى تصنعها النساء فى رؤ وسهن يصلنه بشعورهن ، فقال : لاباءس على المراءه بما تزينت به لزوجها.
راوى از امام باقر (عليه السلام ) درباره موى بندى كه زنان مى سازند و به موى خود وصل مى كنند پرسيد، حضرت فرمود: هر زينتى كه زن براى شوهرش بكند مانعى ندارد. (52)
49- عن اءبيعبدالله (عليه السلام ): لا يدهن الرجل كل يوم ، يرى الرجل شعثا لا يرى متزلقا كاءنه امراءه .
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: مرد نبايد هر روز به سر خود روغن بمالد. مرد بايد آشفته مو ديده شود. مرد نبايد مانند زن مو درخشان ديده شود. (53)
50- اءلمراءه عقرب حلوه اللسبه (اللسعه ).
زن كژدمى است شيرين گز. (54)
آرى زن و شوهر بايد اين گزيدن و گزيده شدن شيرين را در ميان خود انجام دهند و از اين جهت غريزه آنها سير و لبريز باشد تا در مواجه با مردان و زنان بيگانه احساس كمبود و نقصى ننمايند و بسوى آنان متوجه نشوند و به كار خود مشغول باشند.